نگاهی کلی بر پدیده تورم
تورم چیست؟
به بالا رفتن قیمت خدمات یا کالاها در یک اقتصاد، تورم می گویند. بر همین اساس، تعریف دیگر تورم کاهش قدرت خرید با یک ارز مشخص نیز می باشد. چندین حالت برای رخ دادن تورم وجود دارد؛
اول؛ افزایش قیمت ها باید پایدار باشد و نه به صورت پراکنده (هرج و مرج). زمانی که قیمت یک محصول یا سرویس در مدت کوتاهی بالا می رود، الزاماً به معنای رخ دادن تورم نیست، به این شرایط «تغییرات نسبی قیمت» گفته می شود که معمولاً به دلیل مشکلات موجود در عرضه و تقاضا یک محصول خاص، اتفاق می افتد. زمانی که عرضه افزایش پیدا می کند و به میزان تقاضا می رسد، قیمت پایدار می شود، از طرفی، در هنگام تورم، این افزایش قیمت ها بدون پایدار شدن ادامه پیدا می کنند.
دوم؛ تورم شامل افزایش قیمت عمودی (فراگیر) روی اکثر سرویس ها و کالاها هست، در صورتی که تغییرات نسبی قیمت معمولاً افزایش قیمت روی یک یا دو محصول می باشد. در واقع تورم به معنی افزایش قیمت روی اکثر محصولات یا خدمات در یک اقتصاد می باشد.
سوم؛ تورم یک رخداد بلند مدت است. بالا رفتن قیمت ها به صورت فراگیر برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا می کند.
اکثر کشورهای مدرن، به صورت سالانه نرخ تورم را اندازه گیری و بررسی می کنند، که این بررسی ها نشان داده که تورم معمولاً در طی چند سال رخ می دهد.
دلایل شکل گیری تورم
اقتصاددانان دو دلیل اساسی برای رخ دادن تورم شناسایی کرده اند.
اول؛ افزایش شدید مقدار ارز در گردش (عرضه)، برای مثال، وقتی فاتحان اروپایی به دنبال فتح نیم کره غربی در قرن ۱۵ بودند، شمش های طلا و نقره ای که به سمت اروپا سرازیر شدند، باعث ایجاد تورم شدند.
دوم؛ تورم می تواند به دلیل کمبود عرضه در یک محصول خاص که تقاضای بالایی دارد رخ بدهد؛ این موضوع می تواند جرقه ای برای افزایش قیمت آن محصول باشد و حتی باعث ایجاد موجی فراگیر در باقی اقتصاد شود! نتیجه می تواند افزایش قیمت اکثر محصولات و خدمات به صورت فراگیر باشد.
محاسبه تورم
رویکردهای زیاد و متفاوتی برای محاسبه تورم وجود دارد. معمول ترین روش محاسبه قیمت محصولات یا خدمات با یکدیگر است، برای انجام چنین محاسباتی، برای مثال، ممکن است شرکت های دولتی از خانوارها نظرسنجی کرده و خرید کالاها یا خدمات عمومی و رایج در یک کشور یا جامعه را شناسایی کنند، سپس قیمت های این اقلام در مدت طولانی را پایه و اساس محاسبات خود قرار می دهند.
تورم و رکود
رکود به معنای کاهش قیمت فراگیر، عمومی در مدت زمان خاص است. گرچه تورم معمولاً در هر اقتصادی تهدید محسوب می شود، رکود نیز ممکن است خطرناک باشد.
اول؛ رکود، باعث کاهش سرعت فعالیت های اقتصادی می شود.
با کاهش قیمت ها، مصرف کنندگان نیز در خرید خود با امید کاهش بیشتر قیمت ها مردد می شوند.
دوم؛ وجود تقاضای از سمت پایین مصرف کنندگان، رکود می تواند باعث کاهش سرمایه گذاری روی بیزس ها برای بهبود بخشیدن به تولیدات شود.
در نهایت، این موضوع به معنی کاهش تقاضا برای قرض گرفتن پول (وام) و در نتیجه کاهش نرخ بهره می گردد. با این که کاهش نرخ بهره ممکن است به مصرف کنندگانی که قصد گرفتن وام یا رهن دارند کمک کند، می تواند برای کسانی که از ذخایر خود بهره می برند مضر باشد. به دنبال سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، افسردگی بزرگ (افسردگی اقتصادی بزرگی که دهه ۳۰ و ۲۰ میلادی در جهان رخ داد) که یکی از برجسته ترین نمونه های رکود در جهان است در این سال رخ داد.
این رخداد به عنوان بزرگترین و طلانی ترین افسردگی اقتصادی در تاریخ جهان مدرن شناخته می شود. انقباض اقتصادی باعث کاهش میزان عرضه پول و نزولی شدن مارپیچ اقتصاد شد. نرخ بیکاری در آمریکا در مدت زمان ۴ سال از ۳.۲% به نزدیک ۲۵% رسید، با کاهش تقاضا برای محصولات، تعداد افراد بیکار هر روز افزایش پیدا می کرد.
اقتصاددانان نام این توالی را مارپیچ رکودی می نامند، به این دلیل که یک رخداد بد اقتصادی منجر به رخدادهای بعدی می شود. معمولاً برخی از انواع بحران های مالی، جرقه این چرخه را با کاهش درخواست برای کالا یا خدمات می زنند که باعث کاهش تولید و در نتیجه کاهش دستمزد و درآمد می شود (خود باعث کاهش تقاضا می شود).
این کاهش سرعت باعث پایین آمدن قیمت ها می شود.
زمانی که یک مارپیچ رکودی آغاز می شود مشکلاتی که ایجاد میکند می تواند باعث ادامه رکود و گسترش آن در اقتصاد شود. متخصصان مالی، مارپیچ رکودی را بزرگترین تهدید برای اقتصاد یک مملکت می دانند.
تورم در ونزوئلا
ونزوئلا، یک نمونه واضح از تأثیرات تورم می باشد. اقتصاد این کشور که در آمریکای جنوبی واقع شده، در سال های اخیر بر اثر تورم فروپاشیده شده.
از دلایل اصلی این ابرتورم می توان به؛ سیاست های سوسیالیستی، فساد گسترده و سقوط قیمت نفت اشاره کرد.
چرا تورم مهم است؟
تورم موضوع بسیار مهمی است، چون می تواند همزمان تأثیرات مثبت و منفی بر اقتصاد یک مملکت و امور مالی شخصی مصرف کنندگان داشته باشد.
جنبه های مثبت
گرچه تورم معمولاً آسیب زننده است، اما می تواند تأثیرات مثبتی هم داشته باشد.
اول؛ تورم می تواند محرک اقتصاد یک کشور باشد. با افزایش پول در گردش، پول بیشتری برای خرج کردن وجود دارد که در نتیجه میزان تقاضا را بالاتر می برد. همچنین باعث ایجاد اشتیاق برای تولید، کاهش بیکاری و افزایش پول در اقتصاد به عنوان یک کل می شود.
دوم؛ تورم، اقتصاد را در برابر یک خطر اقتصادی به نام پارادوکس صرفه جویی محافظت می کند. این اصطلاح در قرن ۲۰ میلادی توسط یک اقتصاددان معروف به نام جان میناردکینز ابداع شد. این اصطلاح به تحلیل مشتریان برای به تعویق انداختن خرید (کالا یا خدمات) در هنگام رکود و کاهش قیمت ها اشاره می کند همانطور که می بینید، تورم برعکس رکود عمل می کند – تورم؛ مصرف کنندگان را تحریک می کند تا هرچه سریع تر خرید خود را قبل از افزایش قیمت انجام دهند.
جنبه های منفی
گرچه اقتصاددانان و دولت ها به درستی نگران رخ دادن تورم هستند، این موضوع به چند دلیل برای شهروندان نی زمهم و نگران کننده است.
تورم به افراد آسیب پذیر ضرر می رساند. افراد فقیر و مسن، و همچنین باعث کاهش درآمد افراد شاغل می شود، سوم؛ باعث افزایش نرخ بهره می شود و در نهایت، تورم باعث کاهش ارزش ذخایر مالی می شود.
افرادی که سال ها در حال ذخیره پول برای تحصیل یا بازنشستگی می کردند، شاهد کاهش قدرت خرید پولشان می شوند.
رمزارزها و تورم
در حالی که کشورها در جهان سعی در کنترل تورم دارند، بسیاری بیتکوین را مانع خوبی در برابر تأثیرات مخرب آن می دانند، به این دلیل که بیتکوین میزان مشخص و ثابت ۲۱ میلیون عرضه سکه دارد.
علیرغم اختلاف نظرها، بسیاری معتقدند که این مسئله بیتکوین را یک ارز رکودی می کند، که می توان نتیجه گرفت که در برابر تورم مقاوم است. به همین دلیل، خیلی از مردم ونزوئلا برای غلبه برابر تورم این کشور، شروع به استفاده از بیتکوین یا سایر رمزارزها کرده اند.
اشتراک